آی دختر وحشی و معصوم..نگاه شرقی غمگین ِ تو را به برهنه گی آسمانی ات سوگند که آن چه کردی ...کرد دیگرانی را که تو را محصور و مهجور می خواستند.-شاهین نجفی
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ده دقیقه است که زل زده ام به عکس .چشمان ام توی نگاه اش هی تار می شود و هی تار می شود...هزاران چیز در صدم ثانیه توی سرم جرقه می زند و محو می شود...هزار تا خاطره...هزار روز..هزار صحنه...هزار حرف...هزار نگاه...هزار حرف مفت...
ته دلم می گویم اگر روزی قرار باشد همه ی دخترکان شهرم این کاررا توی پروفایل فیس بوکشان بکنند..تو هستی؟...جراتش را داری؟...از آن لیستی که اسم اش خانواده است و برادر و دایی و پسر عمه هایت هستند....نمی ترسی؟...از آن لیستی که همکارانت هستند چه طور؟....ازین که آن برخی هایی که این کاررا نمی کنند متهم ات کنند به هرکاره ای چه طور؟...سوال غریبی ست.دردش غریب تر...فکرش عجیب تر.میشنوم صدای پسران شرکت را از اتاق بغلی...که چنان و چنان!...حق دارید که نفهمید.شما که بیست سال از عمرتان را دنبال کوله های بزرگ نبودید که بتوانید بیرون از خانه چادرتان را توی آن جا دهید...شما که همه ی تینیجری تان را توی روسری و مقنعه نگذراندید...شما که توی مهمانی ها نگاه های چپ چپ دیگران را برای یک سانت مچ بیرون زده از آستینتان ندیده اید...اصلا شما چه میدانید از ارزوی ناخن بلند داشتن آن هم توی هجده سالگی...شما چه میدانید از متهم شدن به هر چیزی برای چند تار موی بیرون زده؟...یا نگاه های وحشتناک برای لب هایی که کمی ...فقط کمی برق می زدند؟..
هنوز چیزی مثل شلاق می خورد توی صورتم که جراتش را داری؟...سریع تر از شلاق می گویم که...
سلام. عکس ساختگی نیست؟
نه:)
یکی از این طرف یکی از آن طرف کمر به لخت کردنم بستند و من بی تفکر لج باز شدم
در یک جامعه عادی که پسران و دختران با هم به مدرسه می روند و آدمها می توانند جنس مخالف را از کودکی در همه وجوه جامعه از جمله در کنار دریا و رودخانه و پارک نزدیک خانه خود مشاهده کنند، دیگر تصاویر گلشیفته رگهای گردن کسی را شل و سفت نمی کند. گلشیفته با عکس و فیلم خود به "جامعه غیر عادی" ایران نشان می دهد که کجای کارشان اشکال دارد و آنها را به تامل وا می دارد که در کدام جامعهای زندگی می کنند: نرمال یا آنرمال. این عکس و فیلم نه برای شناخت گلشیفته بلکه برای شناخت جامعه امروز ایران بهترین کاربرد را دارند. در یک جامعه عادی این عکس و فیلم ممکن بود عکس العمل گروهی بسیار کوچک را آن هم نه از سر داوری اخلاقی و دینی بلکه داوری زیبایی شناسانه برانگیزد.