Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

غِصّه

تا خرخره می خورد .آن قدر که گیلاس خالی شده اما هنوز دارد سر می کشد.با نخود فرنگی و قارچ.می گوید:" این هم شد مزه؟"...می گوید:" مزه ای نمانده توی زنده گی ام".

توان از روی مبل بلند شدن را هم ندارد.دستش را می گیرد به دیوار و می رود تا اتاق خواب.می خواهد بخوابد .تا بخوابند همه ی  این چند روز ِ جهنمی اش.دلش می خواهد تنها نباشد.اما "تنهایی" برنده است.همیشه.دلش می خواهد نخوابد.اما "خواب" همیشه برنده است.نه می خوابد و نه بیدار است.یک چیزی می شود توی همان مایه های گیلاس خالی را سرکشیدن.چهار صبح است که دستش را می کشد به جای خالی ِ کنارش که می بیند خالی نیست.بلند می شود می نشیند که:" تو کی هستی؟"." من؟..دیشب؟...یادت نیست؟..خودت زنگ زدی که...".حماقت اش یادش می آید.دوش و نفس حبس کردن زیر دوش و زار زار گریه کردن.گیج و منگ می آید سر ِ کار.منگ...آن قدر منگ که از جلوی حراست هم نمی تواند رد شود.کمی می ایستد و نگاهشان می کند که "صبح به خیر" .گیج..همان قدر که برای یک طبقه...پنج دقیقه منتظر آسانسور می ایستد.پشت میز و لبتاب روشن کردن و ...چای داغ را چسباندن به صورت که "پس چرا خوب نمی شوم؟..چرا خرابی ام ساخته نمی شود پس؟...خوب نمی شوم چرا ..." .و اینترنت وصل می شود و خروار خروار ایمیل و چای سرد می شود و منگی نمی پرد و هوا گرم نمی شود و خوب نمی شود و..

نظرات 2 + ارسال نظر
علی 1390/12/20 ساعت 15:42 http://www.ararm.persianblog.ir

داداش من ما تا خرخره غصه می خوریم ، گاهی هم از زمانه کتک ، سراغمو بگیر...

نسل سوخته 1390/12/27 ساعت 13:01

:(((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد