Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

یکی نبود...

نه اگر خدایی بود باید می دانست که وقتی به بابا زنگ می زنم و پشت تلفن از درد گریه می کند چه میگذرد از من...چه می گذرد به من...

نه اگر خدایی بود نمی دانست که نفس کشیدن  هم یادم می رود...؟

نه اگر خدایی   بود حداقل به این  فکر می کرد که وقتی بابا قطع می کند من باید چه شماره ای را بگیرم و از درد گریه کنم.....


نه..من میدانم .....توی ِ آن "یکی بود یکی نبود" هایی که بچه گی هایم بابا برایم میخواند......آن  "یکی" که نبود...همان خدا بود!

نظرات 2 + ارسال نظر
امید 1391/03/08 ساعت 15:06

ای کاش میان این" بود" و "نبود" یکی دیگه هم بود
ای کاش

yasi 1391/03/18 ساعت 23:50

اگر خدایی هم نبود من همیشه هستم برای بغض هات...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد