Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

که یادم بماند

نرگس ، همکار سابق ام.که سابقه ی همکاری مان توی شرکت قبلی، چند ماهی بیشتر نشد و آن جا را بوسید و گذاشت کنار و آمد این جا و من دو سال دیگر بدون اون آن جا ماندم و روزی روزگاری گفت که رزومه ای بفرستم و فرستادم و این جایی شدم.  

تانی، دخترکی که مصاحبه ی اول ام را به خاطر او رد شدم و آن پوزیشن نصیب ام نشد و چه قدر بد و بیراه همین جا توی همین وبلاگ دورادور و بدون این که بشناسم اش نصیب اش کردم و این طور حرف ها!

سپی، دخترکی که روز مصاحبه ، توی موسسه ی آریان پور کنارم نشسته بود و با هم کلی حرف زدیم و هر دو برای فان رفته بودیم مصاحبه یک طورهایی. 

 

 الان... من، نرگس،تانی و سپی ، توی تراس ِ‌اتاق ِ من ، Kent و رکیک ترین شوخی های دنیا و از ته دل ترین خنده های دنیا که از آن ِ ماست. این طور بازی و بُر باید بخوریم توی یک چشم به هم زدن ما آدم ها یعنی؟  

نتیجه که با هر کس که هاله ات دورادور یا نزدیک نزدیک گیر می کند، درست و با دقت رفتار کن شاید او، همان او بشود هم سیگار ِ یعد از ناهارت!..این قدر دلچسب و نزدیک یعنی.

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
میم 1392/03/28 ساعت 15:50 http://gahivaghtaa.blogfa.com

خدارو شکر که خنده های از ته دل داری بعد از کلی مدت

خداروشکر باران

میم جین جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد