Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

Frida`s plastic world

I paint my own reality.I paint bcuz I need to. I paint whatever passes through my head without any other considerationIiI II

منو جوری بغل کن که...

تا وقتی با صدای بلند نگفتی" قشنگه مگه نه؟" ، من آن "قشنگ" را ندیده بودم. داشتیم توی آن "قشنگ" می راندیم و من اگر به خاطر سوال تو نبود نمی دیدم اش. دو روز است که همه جا برف وار قشنگ است اما من فقط مثل هیپنوتیزم شده وار ها، چشم های ام باز است و نمی بینم. دست های ام را که گرفتم جلوی صورت ام و زدم زیر گریه که "چیزی کم دارم و نمی دانم چیست"، دروغ گفتم. می دانم. عشق. عشق ام کم آمده. من دختر ِ گذراندن روزهای بدون عشق نیستم. من باید عاشق درخت ها باشم تا بتوانم توی ولیعصر ِ سفید قدم بزنم. من باید عاشق شکلات تلخ باشم و برای اش له له بزنم تا صبح ام را بتوانم شروع کنم. من باید باید عاشق بغل شدن و گرم شدن بین بازوهای تو باشم تا وقتی بغل ام می کنی گرم شوم. من باید عاشق گپ زدن باشم تا وقتی گپ می زنم با تو احساس خوشبختی کنم. من دختر ِ این کارها بدون این که عاشق شان باشم نیستم. واقعیت اش این است که اگر چیزی توی وجودم ریز ریز نسوزد، روزها فقط روزند و درخت ها فقط درخت و ولیعصر یک خیابان مثل همه ی خیابان ها و برف یک اتفاق طبیعی در طبیعت و دست های تو فقط دو تا دست و شکلات تلخ فقط یک جور خوراکی و حرف های ام فقط حرف اند. گفتن اش تلخ است و بیشتر از تلخ دردناک اما روزهایی که بر من می رود همه چیز همان چیزی است که هست و نه بیشتر.چه بسا کم تر حتی. لذتی حتی توی بغل گردن "دختر پسرها" هم نیست و این مرا می ترساند. همیشه از این که ترنج و تورج را "دختر پسرها" صدا می زدم توی دل ام می خندیدم و حالا راست اش این کلمه حتی نیمه خنده دار هم نیست. امروز صبح توی آیینه با خودم قبول کردم که شاید روانشناس و روانپزشک و هر کس که کارش با "روان" است بتواند کمک ام کند و این اولین باری ست که سرم را انداخته ام پایین و به آیینه می گویم "چشم". سر تا پای ام را از سرما می پوشانم اما با نوک ِ انگشتان ام که از دستکش ام بیرون است افسردگی را حس می کنم. تلقینی در کار نیست وقتی کارهایی که عاشق شان بودی و همیشه حرارت ات را می رساند به دویست، حالا فقط یک "تماس" اند و...بس.  

نظرات 5 + ارسال نظر

اگر آتشی درون مان نسوزد
انجماد
نقطه مشترک تمام روزهای مان می شود
از نگاه مان یخ می بارد
و سکوت می نشیند روی تمام لحظه ها!
اگر عشق نباشد
زندگی
به زیر خط ِ اعتبار می رسد
و ثانیه ها
بی ارزش و بی ارزش تر می شوند...
باید عشقی باشد
تا شوری، تا اوجی، تا از آغوش تو
پروازی!

برای ادمی که زندگی رو این طور میبینه چی میشه نوشت که دلش گرم بشه
اینکه بگی ایشالا همه چی درست میشه؟
ایشالا زندگیت پر از عشق میشه؟
قطعا اینا رو نمیشه گفت

ولی خب میدونمبیشتر از من و بقیه تجربه کردی که دنیا پر از آدمهائیه که در لحظاتی که اصلا فکرشم نمی کنیم غافلگیرمون میکنن

شیدا 1392/11/14 ساعت 18:24

شاید فکر میکنی چرت میگم اما بارانی که من میشناسم که بر حسب تصادف یه چیزای مشترک اخلاقی داریم گره کارش با مشاور حل نمیشه
چی میخواد بهت بگه که تا الان ندونی؟دختری که پر از امید بوده پر از انرژی بوده همیشه یه چیزی واسه دلداری دادن و پشت دیگران واستادن داشته خودش یه پا مشاوره
باران تو احتیاج به مشاور یا قرص نداری دختر تو یه دوست میخوای لعنتی چرا نمیفهمی؟
یکی که حرفات و بهش بزنی پیشش گله کنی یکی که بهت تکیه نداده باشه تا نترسی که جلوش بشکنی و بیش خودش بگه بابا باران خودش مشکلداره چرا منم بشم یه غم دیگه براش یکی که قضاوتت نکنه پیشش از فکرات بگی از ترسات از خسته شدنات از همه چی
حرف زدن و داری از خودت دریغ میکنی بودن یکی رو دریغ میکنی تا کی؟
نرگس دیگه بر نمیگرده بانو در کنار خاطرش یکی رو محرم بدون تو لیاقت ارامش و داری لیاقت یکی دو ساعت یه بند گله کردن و یکم اروم شدن رو داری
نمیدونم دوروبرت کیا هستن که بتونی روشون حساب کنی خودمو میذارم جات میبینم اینکه بگم من برات هستم دردی رو دوا نمیکنه منم اگه بودم شاید یه غریبه ی وبلاگی رو دلم نمیخواست یه جنس واقعی میخواستم
به ما مجازی ها که راه واقعی شدن نمیدی یکی از واقعی ها رو برای خودت انتخاب کن گلم
همه این روزا میگذره و این توئی که انتخاب میکنی چقدر سخت بگذره

g.blue 1392/11/15 ساعت 07:12

hame chizhaye donya ro gedai kon be joz eshgh

سایه 1392/11/18 ساعت 17:22

بعضی حس ها حیف اند برای نابود شدن... کاش می شد همه چیز را تعمیر کرد که بشود مثل روز اولش... به درک که دنیا یکنواخت می شد... حالا که این همه یکنواخت نیست و با بالا و پایین رفتنش پیر همه را در آورده مثلا خیلی خوشمان میاید ازش....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد